شناخت‌نامه

در مسجد نخوابید!

جابر بن عبدالله انصاری: می‌خواستیم در مسجد بخوابیم در حالی که علی علیه‌السلام هم با ما بود. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پیش ما آمد و فرمود: بلند شوید، در مسجد نخوابید. بلند شدیم تا بیرون برویم که پیامبر فرمود: ولی تو ای علی، در مسجد بخواب که این اجازه به تو

ادامه مطلب»

به من دستور دادند، من هم اجرا کردم

امام باقر علیه‌السلام: وقتی مهاجران به مدینه آمدند، اطراف مسجدالنبی خانه‌هایی ساختند که درهای آنها به مسجد باز می‌شد و بعضی از آنها در مسجد می‌خوابیدند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، معاذ بن جبل را روانه کرد تا با صدای بلند اعلام کند که: پیامبر فرمان داده همه به استثنای علی علیه‌السلام، درِ

ادامه مطلب»

مبادا به سرنوشت ابولهب گرفتار شوی!

امام باقر علیه‌السلام: وقتی به عباس -عموی پیامبر- دستور داده شد که درِ خانه‌اش را که به مسجدالنبی باز می‌شد ببندد، در حالی که علی علیه‌السلام اجازه داشت درِ خانه‌اش به مسجدالنبی باز بماند، به همراه جمعی از خاندان پیامبر، پیش پیامبر آمدند و گفتند: ای پیامبر خدا، چرا علی(ع)

ادامه مطلب»

به آزار منافقان اهمیت نده

امیرالمؤمنین علیه‌السلام: زمانی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مسجد خود را در مدینه ساخت و درِ خانه خود را رو به سمت آن قرار داد و مهاجران و انصار هم  درِ خانه‌های خود را به سمت مسجد قرار دادند، خدای عزّوجل خواست که پیامبر و خاندان بزرگوارش را به وسیله فضیلتی

ادامه مطلب»

بیتوته در مسجد با حالت جنابت!

رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای مردم خطبه خواند و فرمود: ای مردم، خدای عزّوجل به موسی(ع) و هارون(ع) دستور داد که برای قومشان در مصر، خانه‌هایی بسازند و فرمود که کسی غیر از  هارون(ع) و فرزندانش در حالت جنابت در مسجد آنها اقامت شبانه نداشته باشد و با زنان نزدیکی نکند.

ادامه مطلب»

همه مردم را از مسجد بیرون کرد

امام رضا علیه‌السلام: یکی از برتری‌های اهل بیت علیهم‌السلام نسبت به بقیه مردم این است که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همه مردم غیر از خانواده پاکش را از مسجد بیرون کرد. به دنبال این اتفاق، مردم در این باره حرف‌هایی پشت سر ایشان زدند. عباس گفت: ای پیامبر خدا، چرا علی

ادامه مطلب»

کسی حق ندارد…

پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله:به جز من، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام و هر کسی که از خاندان من است کسی حق ندارد در مسجد جُنُب شود.

ادامه مطلب»

مأمور به این کار شدم

زید بن ارقم: درِ خانه بعضی از یاران پیامبر خدا رو به مسجدالنبی باز می‌شد و از آنجا رفت و آمد می‌کردند. روزی پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: به جز درِ خانه علی علیه‌السلام، بقیه درها را ببندید. مردم در این باره حرف‌هایی گفتند. پیامبر به منبر رفت و بعد از

ادامه مطلب»

خدا را شکر در چشم پیامبر(ص) محبوب هستم

جابر بن عبدالله انصاری: وقتی علی علیه‌السلام هنگام فتح خیبر پیش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد، پیامبر اکرم به او فرمود: «اگر نمی‌ترسیدم از این که گروه‌هایی از امّت من، آن چیزی را مسیحیان درباره عیسی‌بن‌مریم قائل بودند در مورد تو بگویند، امروز درباره تو حرفی می‌زدم که از کنار هر

ادامه مطلب»

از گرما و سرما ناراحت نمی‌شوم

عبدالرحمن بن أبی لیلی: پدرم با علی علیه‌السلام شب‌نشینی داشت و با هم گفت‌وگو می‌کردند. علی علیه‌السلام لباس‌های تابستانی را در زمستان و پوشش زمستانی را در تابستان می‌پوشید. به پدرم گفتند کاش در این باره از او سؤال می‌کردی! پدرم از آن حضرت پرسید و ایشان پاسخ داد: رسول

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات