شناخت‌نامه

نور اُمت، نور امیرالمؤمنین، نور پیامبر و نور خدا

ابوسعید خدری: پیامبر صلی الله علیه و آله از جبرئیل پرسید: اُمّت من چگونه از پل صراط می‌گذرند؟ جبرئیل نزد خدا رفت و بازگشت و گفت: خدای متعال به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: تو با نور من از صراط می‌گذری و علی بن أبی طالب با نور تو از

ادامه مطلب»

مجوز عبور از پل صراط

ابن عباس: به پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کردم: آیا مردم برای عبور از پل صراط مجوّز لازم دارند؟ فرمود: بله. عرض کردم: آن مجوز چیست؟ فرمود: حُبّ علی بن أبی طالب علیه‌السلام.

ادامه مطلب»

باید از علی(ع) اجازه گرفت

ابوسعید خدری: رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرمود: وقتی روز قیامت شود خداوند به دو فرشته فرمان می‌دهد که روی پل صراط بنشینند و کسی از آن عبور نخواهد کرد مگر از علی بن أبی طالب علیه‌السلام مجوّز داشته باشد و هر کس بخواهد بدون اجازه آن حضرت

ادامه مطلب»

ورود امیرالمؤمنین علیه‌السلام به عرصه قیامت

رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی بن أبی طالب علیه‌السلام فرمود: ای علی، وقتی روز قیامت شود، تو را سوار بر مرکبی از نور می‌آورند؛ در آن حالت، تاجی بر سر داری که نورش بسیار درخشان است! از جانب خدای متعال ندا می‌آید: جانشین رسول خدا کجاست؟

ادامه مطلب»

او صاحب جهنم است

امام صادق علیه‌السلام: وقتی روز قیامت شود، منبری قرار داده خواهد شد که همه‌ی مردم آن را خواهند دید، مردی بر روی آن خواهد ایستاد که فرشته‌ای در سمت راست و فرشته‌ای دیگر در سمت چپ او می‌ایستند. فرشته‌ی سمت راست خطاب به مردم می‌گوید: ای مردم، این علی بن

ادامه مطلب»

هفتاد و یک درِ بهشت

رسول خدا صلی الله علیه و آله:وقتی روز قیامت شود و حساب و کتاب مردم تمام شود، خدای متعال کلیدهای بهشت و جهنم را به من خواهد سپرد و من آن‌ها را به تو [=امیرالمؤمنین علیه‌السلام] می‌دهم و می‌گویم: قضاوت کن! امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفت: به خدا قسم، بهشت هفتاد و

ادامه مطلب»

این‌ها برای من و آن‌ها برای تو!

رسول خدا صلی الله علیه و آله: یا علی، نظرت چیست اگر بر لبه‌ی جهنم ایستاده باشی و سرِ پل صراط بروی و به مردم گفته شود: «عبور کنید!» و تو به جهنّم بگویی: این افراد برای من و این اشخاص هم برای تو؟! علی علیه‌السلام عرض کرد: یا رسول

ادامه مطلب»

آخرین روایت اعمش

شُریک بن عبدالله قاضی: هنگام بیماری أعمش -که بر اثر آن درگذشت- به عیادتش رفتم و در آنجا بودم که ابن شبرمه و ابن أبی لیلی و ابوحنیفه وارد شدند و حال او را پرسیدند؛ أعمش از ضعف و ناتوانی شدید خود گلایه کرد و از گناهان خود که از

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات