امامت و ولایت

می‌دانم که او فریب خواهد خورد

عبدالله بن ابی رافع: نزد امیرالمؤمنین علیه السلام حاضر شدم که رو به ابو موسی اشعری کرده بود و فرمود: به کتاب خدا حکم کن و از آن فراتر نرو. وقتی پشت کرد علی علیه السلام فرمود: گویی او را می‌بینم که فریب خورده است. گفتم: ای امیرالمؤمنین با این

ادامه مطلب»

دره کفتارها در جهنم

عمر خطاب: در مسجد النبی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم، آن حضرت نماز ظهر را با مردم اقامه کرده و به محراب خویش تکیه کرد در حالی که مانند ماه کامل می‌درخشید. در حالی که یاران وی پیرامونش بودند، نگاهی به آسمان انداخت و مدتی طولانی

ادامه مطلب»

صبر مثل سر برای بدن است

امیرالمؤمنین علیه‌السلام وارد مسجد شد و ناگهان دید که مردی ناراحت در آستانه در مسجد نشسته است، به او فرمود: چه شده است؟ گفت: ای امیرالمؤمنین پدر و برادرم را از دست داده ام و می ترسم که زهله ام به خاطر مصیبت وارده بر من پاره شود! حضرت به

ادامه مطلب»

پس چه کسی مرا می‌کشد؟!

امام صادق علیه السلام: علی علیه السلام دستور داد نام کسانی را که وارد کوفه می‌شوند برای او بنویسند. افرادی این کار را انجام دادند و اسامی وارد صفحه‌ای شد. حضرت آن را خواند. وقتی به اسم ابن ملجم رسید انگشتش را بر روی اسمش گذاشت و دوبار گفت: خدا

ادامه مطلب»

دلیل ممنوعیت استشمام بوی بهشت

پیامبر صلی الله علیه و آله: ای علی، اگر بنده‌ای، خدا را به اندازه ای که نوح در میان قومش درنگ کرد، عبادت کند و اگر به اندازه کوه اُحد طلا داشته باشد و آن را در راه خدا انفاق کند و آن‌قدر عمرش طولانی گردد که هزار حج پیاده

ادامه مطلب»

این سخنان کُفر است

امیرالمؤمنین علیه‌السلام به همراه تعدادی از صحابه در مسجد نشسته بود. آن ها به حضرت گفتند: ای امیرالمؤمنین با ما سخن بگو. حضرت فرمود: وای بر شما، سخن من بر شما سخت و دشوار است و جز عالِمان آن را نمی فهمند. گفتند: باید برای ما سخن بگویی. فرمود: با

ادامه مطلب»

ده هزار، نه کمتر و نه بیشتر

ابن عباس: در حالی که در ذی قار همراه امیرالمؤمنین علیه‌السلام بودم، پسرش حسن علیه السلام را به کوفه فرستاد تا از اهالی آن برای جنگ با ناکثین بصره، یاری بگیرد. به من فرمود: ای ابن عباس، امروز پسرم حسن می‌آید و ده هزار سوار و پیاده همراه او است،

ادامه مطلب»

خداوند پنج چیز را بر مردم واجب کرد

پیامبر صلی الله علیه و آله: خداوند پنج چیز را بر مردم فرض نمود و آن‌ها چهارتای آن را گرفته و یکی را رها کردند که نماز و زکات و روزه و حج است. اصحاب گفتند: پس آن یکی که ترک کردند چیست؟ فرمود: ولایت علی بن أبی طالب. عرض

ادامه مطلب»

از چهره‌اش به درونش پی بردم

امام محمد باقر علیه السلام: در حالی که امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه بود، زنی آمد و علیه شوهرش یاری خواست. علی علیه السلام در قضاوت حق را به شوهر داد و  زن خشمگین شد. گفت: به خدا که قضاوتت به حق و با مساوات نبود، در میان مردم

ادامه مطلب»

این را به این خضاب می‌کنی

امیرالمؤمنین علیه السلام وقتی که عبد الرحمن بن ملجم لعنه الله با ایشان بیعت کرد به او فرمود: به خدا قسم که تو به بیعت من وفا نمی‌کنی و این را به این خضاب می‌کنی، با دست به سر و محاسنش اشاره کرد.

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات