حب و بغض

چهار سؤال در روز قیامت

رسول خدا صلی الله علیه و آله: سوگند به کسی که جانم در دست اوست، هیچ بنده‌ای نیست که قدم در روز قیامت نهد مگر اینکه خدای تبارک و تعالی او را برای چهار چیز بازخواست فرماید: از عمرش که آن را چگونه گذرانده، از جسمش که چگونه فرسوده‌اش ساخته،

ادامه مطلب»

مگر نمی‌دانی که این فرد کیست؟!

امام باقر علیه السلام: دو اَعرابی در حالی که با هم نزاع داشتند نزد عمر آمدند، عمر گفت: ای اباالحسن میان آنها داوری کن. علی علیه السلام بر ضد یکی از آنها رأی صادر کرد. فرد محکوم شده به عمر گفت: ای امیرمؤمنان، آیا این فرد میان ما قضاوت می‌کند؟!

ادامه مطلب»

نه دروغ گفته‌ام و نه به من دروغ گفته شد

علی بن أبی طالب علیه السّلام: سه سال پیش از آنکه کسی با رسول خدا نماز بخواند، من با وی نماز خواندم. ایشان به من قول دادند که جز مؤمن مرا دوست نداشته باشد و جز کافر یا منافق با من دشمنی نورزد. به خدا سوگند نه دروغ گفته‌ام و

ادامه مطلب»

مرگ با شهادت یا مرگ در جاهلیت؟!

امیرالمؤمنین علیه السّلام: رسول خدا صلی الله علیه و آله دست مرا گرفت و فرمود: هرکس نمازهای پنج‌گانه را پیوسته بخواند سپس در حالی که تو را دوست دارد، بمیرد، شهید از دنیا رفته است، و هرکه در حالی که با تو دشمنی می‌کند بمیرد، بر جاهلیت مرده است و

ادامه مطلب»

خدا ولیّ من است و من ولیّ تو هستم

عبدالله بن مسعود: رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم که دست علی علیه السّلام را گرفته و به وی فرمود: خدا ولیّ من است و من ولیّ تو هستم، و دشمن هر که با تو دشمنی کند، و در صلحم با هر که با تو در صلح

ادامه مطلب»

هر که نپذیرد کافر است

ابوزبیر مکّی: جابر را دیدم که بر عصایش تکیه زده و در محلّه‌های انصار و مجالس آن‌ها سر زده و می‌گفت: علی خیرالبشر است، هرکه نپذیرد کافر است. ای جماعت انصار، فرزندانتان را بر حُبّ علی علیه السّلام تربیت کنید و هرکدامشان نپذیرفت، در کار مادرش نظر کنید.

ادامه مطلب»

ظلم را از او دور کن

ابن عباس: در یکی از کوچه های مدینه با عمر راه می‌رفتیم که به من گفت: ای ابن عباس، دوست تو -علی- را مظلوم می‌بینم. با خود گفتم: به خدا قسم نمی‌گذارم با این حرف مرا شکست دهد. گفتم: ای عمر، پس ظلم را از او دور کن! دست خود

ادامه مطلب»

دسترسی سریع

دسته بندی روایات