عبّاد بن عبدالله: مردی در حضور امیرالمؤمنین علیهالسلام برخاست و گفت: یا امیرالمؤمنین، مرا از مصداق آیه «أفَمَنْ کانَ عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ يَتْلوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسىٰ اماما وَ رَحْمَةً»{آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از [خویشان] او، پیرو آن است، و پیش از وی [نیز] کتاب موسی راهبر و مایه رحمت بوده است [دروغ می بافد؟]}(هود/17) آگاه گردانید. امام علیهالسلام فرمود: منظور از «کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْهُ» رسول خدا صلی الله علیه و آله است و آن «شاهد» بر او که از [خویشان] اوست، من هستم.
قسم به آنکه جانم در دست اوست مردی از قریش یافت نمیشود که بر او ستمی روا شده باشد و آیاتی از قرآن درباره او نازل نشده باشد.
سوگند به آن که جانم در دست اوست اگر بدانند که خداوند متعال بر زبان پیامبر اُمّی خود درباره ما اهل بیت چه فرموده است، برای من از طلایی که حیاط این مسجد را پر کند، خوشایندتر و دوست داشتنیتر است. به خدا سوگند، مَثَل ما در میان امّت به «کشتی نوح» یا «باب حِطّه» در میان بنیاسرائیل میماند.
پ ن: باب حطّه، دری بوده است که بنی اسرائیل باید به هنگام عبور از آن در مقابل خدا سر تعظیم فرود می-آوردند. اهل بیت(ع) از این جهت به «باب حطّه» تشبیه شدهاند که مردم باید در مقابل ایشان سر تعظیم فرود آورند و سخن ایشان را بپذیرند.