حبّة بن جوین عُرَنی: جویریه بن مُسهِر عبدی، فردی صالح و دوست راستین علی علیه السلام بود. علی علیه السلام نیز او را دوست می‌داشت.

روزی همراه علی علیه السلام می‌رفتیم. برگشت و جویریه را پشت سرش، دورتر دید. صدایش زد: ای جویریه نزد من بیا، آیا نمی‌دانی که من به تو علاقمندم و دوستت دارم؟! جویریه به سمتش دوید. علی علیه‌السلام به او گفت: در مورد مسائلی با تو سخن می‌گویم، مواظب آن‌ باش. سپس با هم مخفیانه سخن گفتند. جویریه به او گفت: ای امیرالمؤمنین، من مردی فراموشکارم. علی علیه السلام فرمود: سخن را بر تو تکرار می‌کنم تا آن را حفظ کنی. در پایان سخنش با او گفت: ای جویریه، محب ما را مادامی که ما را دوست بدارد دوست بدار و وقتی که ما را دشمن بدارد او را دشمن بدار. و دشمن ما را مادامی که ما را دشمن می‌دارد دشمن بدار و وقتی ما را دوست داشت او را دوست بدار.

کسانی بودند که به امیرالمؤمنین علیه السلام شک داشتند و می‌گفتند: می‌بینیم که جویریه را وصی خود قرار داده است، همان طور که خود ادّعا می‌کند که وصی رسول الله صلی اله علیه و آله است! این سخن را به خاطر شدّت نزدیکی جویریه به امام می‌گفتند.

روزی جویریه نزد علی علیه السلام رفت در حالی که ایشان خوابیده بود و افرادی از اصحاب نزد ایشان بودند. جویریه ایشان را صدا زد: ای خوابیده، برخیز، بر سرت ضربه‌ای زده می‌شود که از آن ریشت را خضاب می‌کند. امیرالمؤمنین علیه السلام تبسّمی کرد، سپس گفت: و من نیز از حال تو خبر می‌دهم: قسم به کسی که جانم در دست اوست به سوی فرد خشن و ظالمی که خود را منسوب به قومی کرده که از آنان نیست کشیده و برده می‌شوی! دست و پایت را قطع کرده و سپس تو را به زیر تنه کافری به صلیب می‌کشد. به خدا قسم زمانی از این ماجرا گذشت تا این که زیاد بن ابیه، جویریه را گرفت، دست و پایش را قطع کرد و در کنار تنه ابن مُعَکبَر به صلیب کشید که تنه بلندی بود. و او را بر تنه کوتاهی در کنار او به صلیب کشید.

متن عربی

شَرْحُ نهج البلاغه: وَ رَوَی إِبْرَاهِیمُ بْنُ مَیْمُونٍ الْأَزْدِیُّ عَنْ حَبَّهَ الْعُرَنِیِّ قَالَ: کَانَ جُوَیْرِیَهُ بْنُ مُسْهِرٍ الْعَبْدِیُّ صَالِحاً وَ کَانَ لِعَلِیٍّ علیه السلام صَدِیقاً وَ کَانَ عَلِیٌّ علیه السلام یُحِبُّهُ وَ نَظَرَ یَوْماً إِلَیْهِ وَ هُوَ یَسِیرُ فَنَادَاهُ یَا جُوَیْرِیَهُ الْحَقْ بِی فَإِنِّی إِذَا رَأَیْتُکَ هَوِیتُکَ. قَالَ إِسْمَاعِیلُ بْنُ أَبَانٍ فَحَدَّثَنِی الصَّبَّاحُ عَنْ مُسْلِمٍ عَنْ حَبَّهَ الْعُرَنِیِّ قَالَ: سِرْنَا مَعَ عَلِیٍّ علیه السلام یَوْماً فَالْتَفَتَ فَإِذَا جُوَیْرِیَهُ خَلْفَهُ بَعِیداً فَنَادَاهُ یَا جُوَیْرِیَهُ الْحَقْ بِی لَا أَبَا لَکَ أَ لَا تَعْلَمُ أَنِّی أَهْوَاکَ وَ أُحِبُّکَ قَالَ فَرَکَضَ نَحْوَهُ فَقَالَ لَهُ إِنِّی مُحَدِّثُکَ بِأُمُورٍ فَاحْفَظْهَا ثُمَّ اشْتَرَکَا فِی الْحَدِیثِ سِرّاً فَقَالَ لَهُ جُوَیْرِیَهُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِنِّی رَجُلٌ نس [نَسِیٌ] فَقَالَ أَنَا أُعِیدُ عَلَیْکَ الْحَدِیثَ لِتَحْفَظَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ فِی آخِرِ مَا حَدَّثَهُ إِیَّاهُ یَا جُوَیْرِیَهُ أَحْبِبْ حَبِیبَنَا مَا أَحَبَّنَا فَإِذَا أَبْغَضَنَا فَأَبْغِضْهُ وَ أَبْغِضْ بَغِیضَنَا مَا أَبْغَضَنَا فَإِذَا أَحَبَّنَا فَأَحِبَّهُ قَالَ فَکَانَ نَاسٌ مِمَّنْ یَشُکُّ فِی أَمْرِ عَلِیٍّ علیه السلام یَقُولُونَ أَ نَرَاهُ جَعَلَ جُوَیْرِیَهَ وَصِیَّهُ کَمَا یَدَّعِی هُوَ مِنْ وَصِیَّهِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله قَالَ یَقُولُونَ ذَلِکَ لِشِدَّهِ اخْتِصَاصِهِ لَهُ حَتَّی دَخَلَ عَلَی عَلِیٍّ علیه السلام یَوْماً وَ هُوَ مُضْطَجِعٌ وَ عِنْدَهُ قَوْمٌ مِنْ أَصْحَابِهِ فَنَادَاهُ جُوَیْرِیَهُ أَیُّهَا النَّائِمُ اسْتَیْقِظْ فَلَتُضْرَبَنَّ عَلَی رَأْسِکَ ضَرْبَهً تُخْضَبُ مِنْهَا لِحْیَتُکَ قَالَ فَتَبَسَّمَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام ثُمَّ قَالَ وَ أُحَدِّثُکَ یَا جُوَیْرِیَهُ بِأَمْرِکَ أَمَا وَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ لَتُعْتَلَنَّ إِلَی الْعُتُلِّ الزَّنِیمِ فَلَیَقْطَعَنَّ یَدَکَ وَ رِجْلَکَ وَ لَیَصْلِبَنَّکَ تَحْتَ جِذْعِ کَافِرٍ قَالَ فَوَ اللَّهِ مَا مَضَتِ الْأَیَّامُ عَلَی ذَلِکَ حَتَّی أَخَذَ زِیَادٌ جُوَیْرِیَهَ فَقَطَعَ یَدَهُ وَ رِجْلَهُ وَ صَلَبَهُ إِلَی جانبه [جِذْعِ] ابْنِ مُعَکْبَرٍ وَ کَانَ جِذْعاً طَوِیلًا فَصَلَبَهُ عَلَی جِذْعٍ قَصِیرٍ إِلَی جَانِبِهِ.

منابع
image_pdf
بحارالانوار/59/342/41
شرح نهج البلاغه/366/1
1 1 رای
رأی دهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x

دسترسی سریع

دسته بندی روایات