حسن بن ذکردان: وقتی در شهر خودم بودم علی علیه السلام را در خواب دیدم. نزد او در مدینه رفتم و به دست او مسلمان شدم. علی علیه السلام مرا حسن نامید. احادیث بسیاری از او شنیدهام و همراه علی علیه السلام همه جنگها را دیدهام.
روزی از روزها به او گفتم: ای امیرالمؤمنین برای من دعایی کن. فرمود: ای فارسی، تو عمر طولانی داری و به شهری که مردی از عموزادگانم -بنی عبّاس- آن را بنا میکند میروی که در آن زمان نامش بغداد است. تو به شهر نمیرسی و در محلی که به آن مدائن میگویند میمیری.
همان طور شد که حضرت فرمود، شبی که وارد مدائن شد مرد.
او سیصد و بیست و پنج سال عمر کرد.