جمیع بن عمیر: در مسجد جامع نماز میخواندم که ابن عمر را دیدم. پس از نماز نزد او نشستم و گفتم: از علی برایم بگو. گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله، ابوبکر را فرستاد تا سوره برائت (توبه) را بر مردم مکه و حجّاج خانه خدا ارائه کند. اما وقتی به «ذی الحلیفه» -نام روستایی در فاصله دویست کیلومتری مدینه- رسید، علی علیهالسلام را به دنبال او فرستاد تا سوره را از وی گرفته و خود ببرد و آن را بر مردم مکه بخواند.
ابوبکر گفت: چه اتفاقی افتاده آیا آیهای درباره من نازل شده است؟ علی علیهالسلام فرمود: خیر، لیکن رسول خدا فرمود: این مأموریت را یا باید خودم انجام دهم یا مردی از اهل بیتم. پس ابوبکر نزد رسول خدا بازگشت و گفت: آیا چیزی درباره من نازل شده است؟ فرمود: خیر، لیکن این مأموریت را جز من یا مردی از اهل بیتم نمیتواند انجام دهد.