ابوغسّان نهدی: جمعی از شیعیان بر علی علیه السّلام در رحبه کوفه وارد شدند در حالی که آن حضرت روی حصیری کهنه نشسته بود. ایشان فرمود: به چه کار آمدهاید؟ عرض کردند: حب شما ما را آورده است یا امیرالمؤمنین. فرمود: بدانید که هرکس مرا دوست بدارد، در جایی مرا خواهد دید که دوست داشته باشد مرا ببیند و آنکه با من دشمنی کند، در جایی مرا خواهد دید که دوست ندارد مرا آنجا ببیند. سپس فرمود: جز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله کسی پیش از من خدا را پرستش نکرد. روزی ابوطالب ناگهان سر رسید و من و پیامبر را در حال سجده دید، گفت: کار خودتان را کردید؟! سپس به من که نوجوانی بودم گفت: وای بر تو، پسر عمویتت را یاری کن، تنهایش مگذار، و شروع کرد به تشویق من برای یاری و حمایت او.