عمران بن حصین، ابن عباس و بُریده اسلمی: در بین غنائم جنگی، کنیزی نظر علی علیهالسلام را به خود جلب کرد و خواست که او را بخرد. حاطب بن أبی بلتعه و بریده أسلمی با او وارد مزایده شدند و وقتی قیمت آن کنیز به قیمت مناسب آن روز رسید، علی علیهالسلام او را با آن قیمت خرید.
وقتی از جنگ برگشتند، بریده روبهروی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ایستاد و از علی علیهالسلام شکایت کرد. پیامبر از او روگردان شد، ولی بریده از راست و چپ و پشت سر آن حضرت به شکایت از علی علیهالسلام ادامه داد و پیامبر هم دائماً صورتش را به سمت دیگری میبرد. دوباره روبهروی پیامبر صلیاللهعلیهوآله ایستاد و شکایت خود را تکرار کرد. رسول خدا عصبانی شد و رنگ چهرهاش تغییر کرد و رگهای گردنش متورم شد و فرمود: ای بریده، چه اتفاقی برایت افتاده؟ تو تا امروز من را آزار نداده بودی! مگر نشنیدهای که خدای متعال میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ یُؤْذونَ اللَّهَ وَ رَسولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ وَ أعَدَّ لَهُمْ عَذابًا مُهینًا»{کسانی که خدا و پیامبر او را آزار میدهند، قطعا خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت میکند و برای آنها عذابی خفّتآور آماده کرده است.}(احزاب/57)؟! مگر نمیدانی علی از من و من از او هستم و هر کس علی را آزار دهد حتماً مرا آزار داده و کسی که مرا اذیت کند، خدا را آزار داده و هر کسی که خدا را آزار دهد، خدا حق دارد که او را با عذاب دردناک خود در آتش جهنم آزار دهد؟! ای بریده، تو داناتری یا خدا؟ تو داناتری یا قاریان لوح محفوظ؟! تو داناتری یا فرشته أرحام؟ تو داناتری یا فرشتگان همراه علی بن أبی طالب؟! بریده عرض کرد: فرشتگان داناترند! پیامبر فرمود: جبرئیل از طرف فرشتگان همراه علی علیهالسلام به من خبر داد که آن دو فرشته از شروع تولّد علی علیهالسلام گناهی برای او ثبت نکردهاند. و بعد از فرشته ارحام و قاریان لوح محفوظ گفت که آنها هم همین حرف را دربارهی علی علیهالسلام گفتهاند!