حارث هَمْدانی: نزد امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السّلام رفتم که فرمود: چه چیزی تو را به اینجا آورد؟ عرض کردم: محبتی که از شما در دل دارم یا امیرالمؤمنین. فرمود: ای حارث، آیا مرا دوست داری؟ عرض کردم: آری به خدا یا امیرالمؤمنین. فرمود: بدان که چون جان به گلویت رسد، مرا آن گونه که دوست داری، خواهی دید، و اگر دیدی که مردم را چنان از اطراف حوض کوثر پراکنده میکنم که شتران بیگانه را (از سرچاه آب) میرانند، آن گونه که دوست داری مرا خواهی دید.