محمّد بن حنفیه: امیرالمؤمنین علیه السّلام مشغول طواف خانه خدا بود و با مردی مواجه شد که پردههای کعبه را گرفته بود و میگفت: «ای کسی که هیچ صدایی تو را از شنیدن صدای دیگر باز نمیدارد! ای آنکه حاجتمندان او را به اشتباه نمیاندازند! ای آنکه اصرار نیازمندان تو را خسته نمیکند! خنکی عفو و شیرینی رحمت خود را به من بچشان!» امیرالمؤمنین علیه السّلام به او فرمود: این دعای توست؟ آن مرد به ایشان گفت: مگر آن را شنیدی؟ فرمود: بله، گفت: آن را در پایان هر نمازی بخوان، به خدا قسم هر مؤمنی آن را در پایان نمازش بخواند خداوند گناهان او را بیامرزد، حتی اگر به تعداد ستارگان آسمان یا قطرههای باران و ریگهای زمین و خاک آن باشد. امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: این را میدانم که خداوند رحمتش گسترده و کریم است. آن مرد که حضرت خضر بود به او گفت: به خدا راست گفتی یا امیرالمؤمنین! بالاتر از هر عالِمی، عالِم دیگری وجود دارد!